۱-فرق انقلاب اسلامی یعنی انقلابی که ماهیت اسلامی و راه اسلامی و هدف اسلامی دارد با اسلام انقلابی (اصطلاح «اسلام انقلابی» به وسیله گروههای فرقان و منافقین رایج شد. البته ممکن است افراد دیگری نیز این اصطلاح را به کار برده باشند بدون آنکه مقصود آنها را در نظر داشته باشند) یعنی اسلامی که ماهیت و راه و هدف انقلابی دارد به عبارت دیگر فرق میان آنجا که اسلام هدف و معیار انقلاب است با آنجا که انقلاب، هدف و معیار اسلام است.
۲- نقش وارد کردن خود آگاهی طبقاتی و تضاد طبقاتی در شعور مردم و اینکه از نظر اسلام انقلابی یگانه راه همین است. برخلاف انقلاب اسلامی که به هویت اسلامی و هویت الهی قائل است.
۳- راجع به ریشه مذهب، از دید اسلام انقلابی، خود اسلام و مذهب راستین تاریخ خاسته از طبقه محروم است و همیشه جنگها جنگ مذهب علیه مذهب بوده است و کفر خود مذهب است نه بیمذهبی، و اینکه اسلام همواره دعوت به جنگ با مذهب کفر کرده است نه به جنگ با لامذهبی مثلاً ماتریالیسم و مارکسیسم که این جنگها اختراع مذهب شرک است!
۴- یکی از تفاوتهای این دو بینش قضاوت درباره اخلاق است از نظر اسلام انقلابی، مبارزه محور است، آنتیتز بودن، محور و اساس است، بر خلاف انقلاب اسلامی.
۵- تفاوت دیگر در خوشبینی و بدبینی نسبت به گذشته و تاریخ است. از نظر اسلام انقلابی گذشته سراسر ظلم و ظلمت و تاریکی است و جهان تاکنون به ناحق و باطل برپا بوده است، بر خلاف انقلاب اسلامی که معتقد است همواره غلبه با حق است.
۶- تفاوت دیگر در آینده تاریخ است که هر دو به آینده تاریخ و بشریت خوشبینند اما اسلام انقلابی آینده را و پیروزی را از محرومین میداند و انقلاب اسلامی از انسان مؤمن عامل به رشد فکری و اخلاقی و پیوستگی به عقیده و ایمان رسیده.
۷- از نظر اسلام انقلابی در طول تاریخ همواره مذهب علیه مذهب میجنگیده نه مذهب علیه لامذهبی، و اکنون نیز وظیفه مذهب جنگیدن علیه مذهب است. پس مذهب توحید و شرک همواره در برابر یکدیگر بودهاند نه مثلاً اسلام و مسیحیت یا یهودیت، یا اسلام و الحاد، اسلام و ماتریالیسم که این جنگها انحراف است!
۸- از نظر اسلام انقلابی خاستگاه مذهب توحیدی محرومینند و خاستگاه مذهب شرک، اغنیا و مترفین، و جنگ مذهب با مذهب همین جنگ دو طبقه است!