کشتار مردم زیر آتش توپخانه و خمپاره‌انداز ، اعدام‌های وحشیانه افراد مختلف به بهانه‌های مضحک، به اسارت بردن زنان و دختران و آواره کردن میلیون‌ها نفر از سوی این جماعت از یک‌سو روح و روان مردم مسلمان ایران را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از سوی دیگر به شهادت رسیدن جوانان برومند ممالک اسلامی در مبارزه با تکفیری‌ها، زخمی عمیق بر قلب هر انسان آزاده‌ای در هر جای دنیا است.



در این میان هم تعدادی از جوانان غیور میهن ما که تاب تهدید شدن اماکن مقدسه شیعیان و سایر مسلمانان از سوی مشتی آدمکش را نداشتند و دلیرمردانه پا در عرصه جهاد گذاشتند، به کاروان شهدا پیوستند که هنوز هم این روند ادامه دارد.

موضوع شهادت این فرزندان برومند ملت از چنان توانایی اثرگذاری بر سطوح مختلف جامعه برخوردار است که حتی فضاسازی رسانه‌های بیگانه و ایجاد شک و شبهه در نیت خالصانه این شهدای گرانقدر هم نتوانسته از اثرگذاری آنها بکاهد.

فضای معنوی حاصل از بازگشت پیکر مطهر شهدای حرم به کشورمان سبب شده است تا تعدادی از شاعران آئینی و متعهد و برخی دیگر از اهالی فرهنگ و ادب و هنر، به شیوه‌های مختلف و با تولید آثاری در حوزه تخصصی خود، نسبت به فداکاری‌های آنان ادای دین کنند.

در این میان اما بخش قابل توجهی از کسانی که نام هنر را ملک شخصی خود می‌دانند و دوست دارند به عنوان جامعه هنری کشور شناخته بشوند، واکنشی متفاوت از خود نشان داده‌اند. آنها که هنر، این نعمت الهی را همواره به چشم وسیله رسیدن به مطامع اقتصادی و سیاسی خود دیده‌اند، این بار هم از رسالت حقیقی هنر متعهد جدا افتاده و نتوانستند پابه‌پای ملت حرکت کنند.

بواقع شایسته‌است شهدایی که در اوج مظلومیت و بدون اندک حمایت‌های لازم، خود را به عرصه پیکار با دشمنان اهل بیت‌علیهم‌السلام رسانده و جان خود را با شجاعتی وصف‌ناپذیر تقدیم عقیده پاک خویش کرده‌اند، در آثار نقاشی، عکاسی، شعر و ادبیات، هنرهای نمایشی و نظایر آنها مورد تقدیر قرار گرفته و شرح رشادت‌هایشان جهت انتقال به نسل‌های آینده، در آینه هنر منعکس شود. اگر ده‌ها جشنواره هنری به پاس خدمات آنها برای تولید آثاری در موضوع گرامیداشت یاد این عزیزان برگزار شود، باز هم حق مطلب ادا نشده است.